من مسلمان نیستم
پیشه ام عاشقی است
مکتبم بی دینی است
روح در زندگی ام پر رنگ است
من نماز خوان نیستم از سر رنج
من نیازم نان نیستم
من دعایم از سر وسواس نیست
گریه های سحرم در پس یک درخواست نیست
من خدایم بت و یک سالار نیست
من خدایم آبی است..لیک خدا
در فراز آسمان و گرو یک کار نیست
من مسلمانم اما
من مسلمان ره خویشتنم
من مسلمان نیستم
من..نیست ام
من ز تسلیمم
ز تسلیمی بصیر
در پس احساس سرد یک کویر
راست گفت آن پیر دانای خرد
من انا الحق
من همانا نیست ام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.