۱۳۹۰ شهریور ۲۳, چهارشنبه

آخوند کت شلواری علی‌ شریعتی : " کجا ایرانی از همان اول در برابر اسلام قرار گرفت و نخواست اسلام را بپذیرد؟ کجا چنین چیزی است ؟ ؛ یک جا ، یک نمونه نیست "


شاید مفهوم " ضرب و زور" به تازگی دگرگون شده...


مسلما بعضی قبایل مناطق عرب نشین امپراتوری ساسانی - در مجاورت قلمرو اسلامی - پس از حمله اعراب مسلمان ؛ اسلام را پذیرفتند (چیزی که محققان اسلامی ؛ به تکرار آنرا " استقبال ایرانیان از اسلام " قلمداد کرده اند با این حال باید دانست که بیشتر نواحی عرب نشین ایران (مانند حیره ؛ انبار ؛ فرات ؛ نواحی سواد و ...) پس از جنگ با اعراب مسلمان ؛ از پذیرفتن اسلام خود داری کردند و تنها به پرداخت جزیه (مالیات) گردن گذاشتند . این امر آنچنان عجیب بود که خشم سرداران عرب را برانگیخته بود .
(ع.میر فطروس ؛ ملاحظاتی در تاریخ ایران ؛ صفحه 71)


در همه شهرها و ولایات ایران ؛ اعراب مسلمان با مقاومت های سخت مردم روبرو شدند. در اکثر شهرها پایداری و مقاومت ایرانیان بیرحمانه سرکوب گردید ؛ مثلا در سقوط مدائن و خصوصا مقاومت مردم در جنگ جلولا ؛ اعراب مسلمان ؛ خشونت زیادی از خود نشان دادند آنچنانکه مورخین از آن بنام " واقعه هولناک جلولا" یاد کرده اند . در این جنگ ؛ صدهزار تن از ایرانیان کشته شدند و تعداد فراوانی از زنان و کودکان ایرانی به بردگی رفتند و تعداد کشته ها بقدری بود كه دشت را پوشانیده بود ، این نمونه جلال جنگ بود !
(تاریخ طبری ج 5 صفحه 1829 ؛ تاریخ کامل ؛ ابن اثیر صفحه 340 ؛ فتوح البلدان بلاذری صفحه 65)








دینوری حتی تاکید می کند که پس از شکست ایرانیان در جنگ جولاء و فرار یزدگرد به قم ؛ مردم در همه جا به هیجان آمدند و از هر سو برای اجابت ندای کمک و استعانت یزدگرد ؛ حرکت کردند ؛ و مردم از قومس (دامغان) ، طبرستان و گرگان و دماوند و ری و اصفهان و همدان و ماهان ؛ بسوی یزدگرد روی آوردند و گروهی از جنگجویان بر او گرد آمدند .
(اخبار الطوال ؛ به نقل از ملاحظاتی در تاریخ ایران صفحه 72)



در حمله به دهکده الیس (هم مرز قلمرو اسلامی) جاپان ؛ سالار دهکده الیس ؛ راه را بر خالدبن ولید بست . جنگی سخت بین سپاهیان عرب و ایران در کنار رودی که بسبب همین جنگ بعد ها به " رود خون " معروف گردید در گرفت . در برابر مقاومت و پایداری سرسختانه ایرانیان ؛ خالد نذر کرد که اگر بر ایرانیان پیروز گردید " چندان از آنها بکشم که خون هاشان را در رودشان روان کنم " و چون پارسیان مغلوب شدند ؛ بدستور خالد " گروه گروه " از آنها را که به اسارت گرفته بودند ؛ می آوردند و در رود گردن می زدند ؛ مغیره گوید که بر رود آسیاب ها بود و سه روز پیاپی با آب خون آلود ؛ قوت سپاه را که هجده هزار کس یا بیشتر بودند ؛ آرد کردند ...؛ کشته شده ها در الیس هفتاد هزار تن بود .
(طبری ؛ ج 4 ؛ ص 1491)





در جنگ نهاوند نیز ایرانیان مقاومت بسیار و اعراب خشونت بسیار از خود نشان دادند ... مقدسی در باره جنگ نهاوند و مقاومت ایرانیان می نویسد : " .... و دسته های ایرانی ؛ که گویند چهار صد هزار نفر بودند ... در آنجا بودند و به شکیبایی و پایداری سوگند یاد کرده بودند ... و اعراب از ایشان چندان کشتند که خدا داند .... و از اموال و غنیمت ها چندان نصیب اعراب مسلمان گردید که در هیچ کتابی اندازه ی آن ذکر نشده است .
( آفرینش و تاریخ ؛ ج 5 ؛ ص 192 )


در شوشتر مردم وقتی از تهاجم قریب الوقوع اعراب با خبر شدند خارهای سه پهلوی آهنین بسیار ساختند و در صحرا پاشیدند . چون قشون اسلام به آن حوالی رسیدند خارها به دست و پای ایشان بنشست و مدتی در آنجا توقف کردند ... پس از تصرف شوشتر ؛ لشکر اسلام در شهر به قتل و غارت پرداختند و آنانی را که از پذیرفتن اسلام خود داری کرده بودند گردن زدند .
( الفتوح ؛ ص 223 - تذکره شوشتر سید عبدالله شوشتری ؛ ص 16)


شورش دیگری در چالوس رویان روی داد و عبدالله ابن حازم مامور خلیفه اسلام به بهانه (دادرسی) و رسیدگی به شکایات مردم ؛ دستور داد تا آنان را در مکان های متعددی جمع کردند و سپس مردم را یک یک به حضور طلبیدند و مخفیانه گردن زدند بطوریکه در پایان آنروز هیچ کس زنده نماند ... و دیه چالوس را آنچنان خراب کردند که تا سالها آباد نشد ... و املاک مردم را بزور می بردند...؛
(تاریخ طبرستان ص 183 ؛ تاریخ رویان ؛ اولیاء الله آملی ص 69)


در فتح استخر مردم شهر قتل عام شدند و اعراب مسلمان کشتاری بزرگ کردند. با این حال مردم از پذیرفتن اسلام خود داری کردند بلکه با حفظ آیین خود به پرداخت جزیه گردن نهادند .
( تاریخ طبری ؛ ج 5 ص 2009)








هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.