دو قطره آب كه به هم نزديك شوند، تشكيل يك قطره بزرگتر ميدهند...اما دوتكه سنگ هيچگاه با هم يكی نمی شوند !پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشيم،فهم ديگران برايمان مشكل تر، و در نتيجهامکان بزرگتر شدنمان نيز كاهش می یابد... آب در عين نرمی و لطافت در مقايسه با سنگ،به مراتب سر سخت تر، و در رسيدن به هدف خودلجوجتر و مصمم تر است.سنگ، پشت اولين مانع جدی می ايستد.اما آب... راه خود را به سمت دريا می يابد.در زندگی، معنای واقعیسرسختی، استواری و مصمم بودن را،در دل نرمی و گذشت بايد جستجو كرد.گاهی لازم است كوتاه بيايی...گاهی نمیتوان بخشید و گذشت...اما می توان چشمان را بستو عبور کردگاهی مجبور می شوی نادیده بگیری...گاهی نگاهت را به سمت ديگر بدوز که نبینی....ولی با آگاهی و شناختوآنگاه بخشیدن را خواهی آموخت
دانستم كه پایان كارم مرگ است پس مهیا شدم
از زرتشت پرسیدند زندگی خود را بر چند اصل بنا كردی؟
فرمود چهار اصل دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم دانستم
فرمود چهار اصل دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم دانستم
كه خدا مرا میبیند پس حیا كردم دانستم
كه كار مرا دیگری انجام نمیدهد پس تلاش كردم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.