۱۳۹۰ شهریور ۲۶, شنبه

اسطوره‌ای بنام علی‌ کریمی‌

 علي كريمي كيست
علی کریمی یکی از پدیده‌های فوتبال کشور است. اما شهرت وی تنها به زمین فوتبال محدود نمی‌شود. درباره شخصیت ورزشی و اجتماعی علی کریمی نظر مهدی رستم‌پور را جویا شدیم.

از معدود نام‌هایی که پرسپولیسی‌ها و استقلالی‌ها بر سرش توافق دارند، علی کریمی است. در ورزشگاه‌ها هنگام بازی‌های لیگ یا ملی، بیش از همه تشویق می‌شود. در سایت‌ها و وبلاگ‌ها، در مقایسه با بقیه ورزشکاران ایران بیشترین توجه به اوست.

اقدامات و فعالیت‌های اجتماعی‌ علی کریمی، در سایت‌های عمومی مثل فیس بوک یا سایت بالا‌ترین، مورد اقبال گسترده کاربران قرار می‌گیرد.  وقتی چند بازیکن تیم ملی تصمیم به استفاده از مچ بند سبز می‌گیرند، او بلند‌ترین نوارهای سبز را انتخاب می‌کند و به جای یک دست، دور هر دو دستش می‌پیچد.

کریمی برخلاف سایر چهره‌های مشهور فوتبالی، اهل حضور در برنامه‌های صداوسیما نیست. ضمن اینکه هیچ وقت در مصاحبه‌هایش از جمله‌های رایجی مثل «مردم خودشان همه چیز را می‌دانند» استفاده نمی‌کند. جمله‌ای که برخی چهره‌های فوتبالی تقریباً در تمام مصاحبه‌های خود بکار می‌برند.

کریمی هرگز درباره مسائل مالی مصاحبه نکرده. او حاضر نیست چک و سفته‌هایی که از تیم‌های باشگاهی گرفته اما وصول نشده‌اند را مقابل دوربین‌های تلویزیونی نمایش بدهد. بروز رفتارهای غیر متعارف و شنا کردن در جهت مخالف آب، از مشخصه‌های محمدعلی کریمی پاشاکی است.

به طور مثال، در شرایطی که برخی بازیکنان فصل استیل آذین همچنان پیگیر مطالبات خود از این باشگاه هستند، علی کریمی قبل از پایان فصل قبل، باقی مانده مبلغ قراردادش را بخشید. او گفت مسئولین باشگاه حق و حقوق من را در امور خیریه خرج کنند.

صاحب نظران عرصه ورزش بار‌ها یادآور شده‌اند که پهلوانی محدود به گود زورخانه نیست. یک ورزشکار مردم دار، الزاماً کشتی گیر یا باستانی کار نیست.

تعریف عام پهلوانی عبارت است از دستگیری از ضعیفان، کمک به همنوعان، کرنش نکردن در برابر قدرت و یکرنگی و صداقت در عملکرد و گفتار.

از این منظر، علی کریمی را می‌توان حائز مشخصه‌هایی دانست که او را به این صفت ستوده شده در فرهنگ ایرانیان نزدیک می‌کند.
در این گزارش به نمونه‌هایی از رفتارهای علی کریمی اشاره شده است. عملکردی که صرف نظر از رفتار پهلوانانه در فرهنگ ایران زمین، در عرف بین المللی نیز رفتار جوانمردانه یک سوپر استار، در خارج از محیط ورزش است.

برخی از فعالیت‌های انسان دوستانه این فوتبالیست محبوب ایرانی در زیر آمده است. اقداماتی که گاهی چندان عاری از خطر نیز نبوده‌اند.

کودکان و سالمندان بی‌سرپرست

در منطقه محروم پیشوای ورامین، در موسسه‌ای به نام «خانه سازندگان فردا» حدود ۱۲۰ نفر زندگی می‌کنند. از بچه‌های بی‌سرپرست گرفته تا سالمندان. این مجموعه هیات امنایی دارد که متشکل از افراد خیر، تحصیل کرده و اساتید دانشگاه‌ است.

بین اعضای هیات امنا، یک فوتبالیست نیز به صورت افتخاری حضور دارد. شرط حضورش این بود که کسی متوجه نشود آنجا فعالیت می‌کند اما یکی دیگر از اعضای این موسسه خیریه، نام او را افشا کرد.

این فوتبالیست کسی نیست غیر از علی کریمی. برنج سالیانه این موسسه را تامین می‌کند. کمک‌های نقدی، پوشاک و تهیه کولر برای آن منطقه بسیار گرم از دیگر اقدامات کریمی است.

به گفته بیژن معتمدی، علی کریمی همچنین رختشوی خانه مدرن و بسیار گرانقیمتی را نیز خریداری کرده و به این موسسه اهدا کرده است.

غیر از ارسال کمک، هر وقت فرصت کند سری به آنجا می‌زند و با بچه‌ها، فوتبال گل کوچک بازی می‌کند. ماجراهای مشابه فراوانی در زندگی علی کریمی وجود دارد که همه آن‌ها توسط دیگران افشا شده است.

تجلیل از کشته‌شدگان پس از انتخابات

ماجرای اهدای پیراهن باشگاه شالکه به اشکان سهرابی، آخرین نمونه از اتفاقاتی است که در عرصه‌هایی خارج از محیط ورزش، توسط علی کریمی رقم خورده است. او پشت این پیراهن نوشته است: «تقدیم به زنده یاد اشکان سهرابی که همیشه برای ما زنده خواهد ماند.»

اشکان سهرابی ۲۰ ساله بود. دانشجوی مهندسی و دارای ‌دان ۲ تکواندو. او در روز ۳۰ خرداد ۸۸ در جریان تظاهرات مسالمت آمیز مردم در تقاطع بوستان سعدی و خیابان رودکی تهران، هدف سه گلوله قرار گرفت و جان سپرد.

پرونده قتل او مانند سایر کشته شدگان پس از انتخابات، هنوز گشوده نشده، بسته شد. خانواده او حتی برای خاکسپاری‌اش نیز با مشکلات فراوانی مواجه بودند.

مادر اشکان سهرابی درباره ماجرای اهدای پیراهن توسط کریمی به پسرش گفته است: «پسر من آقای کریمی را به عنوان فوتبالیست خیلی دوست داشت و از طرفداران ایشان بود. من این مطلب را به اطلاع ایشان رساندم. آقای کریمی هم وقتی این را شنیده بودند پیراهن شالکه خود را تقدیم پسر من کردند.»



اما همین اهدای پیراهن، به مذاق رسانه‌های حکومتی خوش نیامد و در برخی سایت‌ها از جمله سایت روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران، به شدت به کریمی حمله شده و ضمن هشدارهای غیر مستقیم، او را فتنه گر نامیدند.

مادر اشکان سهرابی در این باره گفته است: «فکر نمی‌کنم این مساله ربطی به آن‌ها داشته باشد که بخواهند در آن دخالت کنند و نظر بدهند. من می‌خواهم به علی کریمی بگویم که واقعاً جوانمرد هستند.»

مادر اشکان سهرابی، این اقدام کریمی را سیاسی نمی‌داند. او می‌گوید: «این هدیه اصلا جنبه سیاسی ندارد که بخواهند کریمی را اذیت کنند. فرزند من یک پرسپولیسی بود و آقای کریمی و مهدوی کیا را دوست داشت. هدیه آقای کریمی هم قدردانی از یک طرفدار بوده است. دلیلی وجود ندارد که بخواهند ایشان را زیر سوال ببرند و یا مورد انتقاد قرار دهند. من در مقابل ملت ایران از آقای کریمی و روح بلندی که دارند و توجهی که به پسر من داشتند تشکر می‌کنم.»

رفیق دردهای بابک معصومی

بابک معصومی کاپیتان سابق تیم ملی فوتسال ایران پس از مدت‌ها مبارزه با سرطان، سرانجام از دنیا رفت.

سال گذشته وقتی علی کریمی را به جرم آب خوردن در ماه رمضان از باشگاه استیل آذین اخراج کردند، معصومی در مصاحبه‌ای گفت:  «مردم باید بدانند زمانی که پزشکان از من قطع امید کرده بودند، فقط علی کریمی بود که با سخاوتش مثل همیشه تمام هزینه‌های بیمارستان مرا پرداخت کرد. با هزینه او از یک اتاق عمومی به اتاق اختصاصی رفتم و تمام هزینه‌های مربوط به درمانم را هم او پرداخت کرد.»

تا قبل از این مصاحبه معصومی، کسی از این ماجرا مطلع نبود. جالب آنکه بسیاری از مسئولین ورزش بار‌ها با حضور در بیمارستان، مقابل دوربین‌های تلویزیونی و عکاسان رسانه‌ها، وعده کمک به معصومی را داده بودند. اما پس از پخش ویدئو‌ها در تلویزیون و چاپ عکس‌ها، وعده‌های خود را فراموش کردند.

کریمی وعده‌ای نداد. بی‌سر و صدا و به دور از دوربین‌ها فقط به آنچه احساسات انسانی‌اش ایجاب می‌کرد، عمل کرد. او حتی قصد داشت معصومی را برای معالجه به آمریکا بفرستد اما شرایط ادامه درمان در ایران مهیا شد.

بلندقد‌ترین مرد ایران

قد یک جوان بیمار، به خاطر عملکرد نامناسب غدد داخلى و تشخیص نادرست پزشکان بسیار بیشتر از حد متعارف رشد کرده بود. حال آنکه او که اهل شمال ایران است، به لحاظ مالى هم در شرایطى نبود که از پس هزینه هاى سنگین عمل جراحى برآید.

مرتضى مهزاد در گفتگوى خود با نشریه‌ای محلى از آرزو‌هایش یاد کرده و داشتن یک دستگاه کامپیو‌تر و ملاقات با على کریمى را رویاهای خود دانسته بود.

علی کریمی با اطلاع از این موضوع، در رستورانى در خیابان سئول‌‌، صحنه‌های زیبایی را رقم زد. عکسی که کریمی این جوان بلندبالا را در آغوش گرفته، در رسانه‌ها منتشر شد. گرچه رسانه‌ای شدن این مسئله برخلاف میل کریمی و صرفاً به دلیل پیشگام شدن یک برنامه تلویزیونی در ملاقات کریمی و مهزاد رخ داد.

اما پس از آن ملاقات، کسی متوجه نشد کریمی تا چه اندازه در شاد کردن دل مرتضی مهزاد پیش رفته است.

لباس تیم ملی دختران

تیم ملی فوتبال دختران زیر ۱۹ سال ایران که راهی رقابت‌های مقدماتی قهرمانی آسیا شده بود، مهناز امیر شقاقی را به عنوان سرمربی بالای سر خود می‌دید.

او در مصاحبه‌ای گفت: «علی کریمی نسبت به فوتبال بانوان توجه خاصی دارد. او یک الگوی ورزشی برای ارتقای روحیه بازیکنان است و جدا از این موضوع، کریمی امکانات و لوازم مورد نیاز ما را تامین کرد.»

کریمی باز هم ترجیح داد در این مورد صحبتی نکند، امیر شقاقی اما از صحبت‌ها و اقدامات روحیه‌بخش مرد سال سابق فوتبال آسیا خبر داد و گفت: «کریمی نمی‌خواست نامش مطرح شود، او برای بازیکنان ما فقط یک شرط گذاشت. کریمی گفت به شرطی این کمک‌ها را انجام می‌دهد و ادامه خواهد داد که تیم ما گل بزند و مقام بیاورد.»

این مصاحبه نیز با واکنش تند مسئولین فدراسیون فوتبال مواجه شد. آن‌ها به بی‌توجهی متهم شده و از نگاه رسانه‌ها، در تامین البسه تیم ملی دختران ایران کوتاهی کرده بودند.

با هنرمندان

علی کریمی روابط خوبی با برخی هنرمندان و بازیگران سینما دارد. در تمرینات و گاهی روی سکوهای ورزشگاه می‌توان او را همراه با یکی از بازیگران سریال‌های تلویزیونی دید.

احمدرضا پورمخبر بازیگر طنز سینمای ایران نیز به شدت مورد علاقه علی کریمی بود. این بازیگر توانا روابط جالبی با کریمی داشت.

یکی از نشریات از دیدارهای کریمی و پورمخبر نوشت. با این توضیح که وقتی گفتگویشان به پایان می‌رسد، پورمخبر در بیرون خانه‌اش وانتی را می‌بیند که برخی لوازم منزل در آن گنجانده شده و هدیه‌ای از سوی علی کریمی است.

پورمخبر فقط یک نمونه است از هنرمندانی که علی کریمی به طرز جالبی حتی هوای آن‌ها را نیز دارد.



جمشید فاروقی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.