۱۳۹۰ تیر ۷, سه‌شنبه

بابت فراری دادن استاد شجریان از مسئولین موسیقی جمهوری اسلامی سپاسگزاریم

با گذشت يك سال و اندي از درخواست براي انتشار آلبوم جديد محمدرضا شجريان، نه تنها مجوزي براي اين آلبوم منتشر نشده، كه ديگر خبري از همان معدود كنسرت هاي داخلي او در ايران نيست و شرايطي رقم خورد تا برخي هنرمندان متوسط ايران نتوانند در كشور ادامه فعاليت دهند و راهي ديار غربت شوند، اين بار براي چهره اي شهير رقم مي خورد و پالس هاي غيرمستقيمي براي او فرستاده مي شود كه عرصه برايش تنگ تر از اين خواهد شد. اما آيا خارج نشين شدن نخبگان ايراني از جمله شجريان به نفع ايران است يا آب ريختن به آسياب دشمنان اين مملكت خواهد بود؟

به گزارش آخرين نيوز به نقل از آينده؛ شاخص ترين خواننده موسيقي سنتي در قيد حيات ايران، جدي ترين رفتارهايش كه جنبه سياسي داشت، به سال 1357 باز مي گردد كه از همكاري با راديو تلويزيون وقت كناره گيري كرد و با خواندن آهنگ هاي تاثيرگذاري با انقلابيون همراهي كرد؛ آهنگ هايي كه در سالگردهاي انقلاب مردمي ايران از صداوسيما پخش مي شد و ياد آن ايام گرامي داشته مي شد و البته در طول اين سال ها «محمدرضا شجريان» در قبال مسائل سياسي سكوت پيشه كرده بود و در اين عرصه اظهارات جدي انجام نمي داد و بر همين اساس احساس خطري توسط نهادهاي مسئول از جانب اين استاد تصور نمي شد. 
 محمدرضا شجريان در تلويزيون - پيش از انقلاب
در مقاطعي فضا آنچنان مطلوب شد كه در كنار دعوت چهره هاي مطرح موسيقي سنتي در برنامه هاي تخصصي موسيقي رسانه ملي كه هم اكنون جز خاطره، اثري از آنها باقي نمانده، استاد شجريان در زمان رياست لاريجاني به تلويزيون آمد و در برنامه تحويل سال 1373 به واسطه آنكه نمايش ساز در تلويزيون ممنوع است، حاضر شد بدون حضور نوازندگان در كنارش و مقابل دوربين بخواند و به واسطه همين اقدام مورد شماتت برخي نوازندگان از جمله پرويز مشكاتيان قرار گرفت، كه آن را يكي از كوتاهي ها و كم لطفي هاي استاد خواند و منتقدان استاد با اين برنامه، شديدترين حملات را نسبت به او انجام دادند با اين ادعا كه شجريان به ساز و نوازنده اهميتي نمي دهد! 

شجريان در آن دوران نشان داد دشمن نظام نيست و اگرچه انتقاداتي دارد، اما به اين چهارچوب قائل است و انتشار آلبوم هاي گوش نوازش در آن سالها و پس از آن نيز نشان داد اين فضا را پذيرفته و براي مردمش همچنان در داخل كشور مي خواند تا آنكه بالاخره فضاي ملهتب سال 88 رقم خورد؛ فضايي كه برخي هنرمندان در عوض پيوستن به ديگران در سكوت، ترجيح دادند نسبت به آنچه در حال وقوع است ابراز نگراني كرده و نگراني هايشان را نيز علني كردند. شاخص ترين اين هنرمندان محمدرضا شجريان بود كه به بيان مسائلي پرداخت كه جنبه سياسي داشت؛ مسائلي كه جدي ترين آنها درخواست براي عدم پخش آثارش از صداوسيما به جز ربنا بود كه البته صداوسيما در عوض تلاش براي آشتي دادن استاد، همان ربنا را هم پخش نكرد و او همچون مجيد مجيدي بايكوت شد!


شجريان پدر به همين دليل مورد هجمه هاي جدي قرار گرفت و از سوي رسانه هاي مختلف به انحاء مختلف تلاش شد چهره اش تضعيف شود و وقتي نتوانستد به صدايش ايرادي وارد كنند، سازهايش را غيراستاندارد معرفي كرده و فردي كه از جواني ساز مي ساخته را به استهزا گرفتند. با اين حال شجريان كه در آن دوران، آلبوم «رندان مست» را منتشر كرده بود، با اقبال چشمگيري مواجه شده بود و بسياري كه تاكنون يك آلبوم موسيقي اصل (Original) خريداري نكرده بودند، به واسطه فضايي كه شكل گرفته بود در حمايت از استاد و پاسخ به حملاتي كه آن روزها انجام مي شد، به خريداري «رندان مست» پرداختند تا اين آلبوم چندين مرتبه با تيراژهاي قابل توجه بازنشر و بازپخش شود و مخالفان دريابند حذف شجريان به شكل چكشي امكان ندارد و فضاي افكار عمومي چنين امكاني را به وجود نمي آورد.

پس از آن جوي شكل گرفته كه متاسفانه چنين استنباط شود، عده اي به شكلي نرم درصدد كمرنگ ساختن نقش شجريان ها و به طور خاص شجريان پدر هستند و مصداق بارز اين اتفاق عدم ارائه مجوز براي آلبوم جديد محمدرضا شجريان بود. «مرغ خوشخوان» كه يك سال و اندي است در صف دريافت مجوز انتشار است، به نوعي بخش دوم «رندان مست» است و يادآور تصنيفي است كه در سال 1387 همراه گروه شهناز در سالن وزارت كشور اجرا كرد، تاييديه قسمت‌هاي مختلف ارشاد مانند شوراي تاييد ترانه را دريافت كرده اما هنوز اثري از برگه مجوز انتشار آلبوم جديد شجريان نيست تا از سوي مديربرنامه استاد اعلام شود، تا صدور مجوز آلبوم، اين آثار در خارج از كشور انتشار خواهد يافت و يا توسط شركت «دل‌آواز» به صورت آنلاين فروخته مي شود. 

در خصوص برگزاري كنسرت تازه استاد شجريان نيز در داخل كشور هنوز مجوزي صادر نشده و پيگيري ها براي صدور مجوز برگزاري كنسرت تازه با حضور گروه شهناز به نتيجه نرسيد تا تور كنسرت هاي اروپايي به راه بيفتد و ايراني جماعت از شنيدن صداي شاخص ترين استاد زنده موسيقي سنتي ايران محروم شود و عملاً به او پالس داده شود كه ديگر امكان فعاليت رسمي موسيقي اش در ايران فراهم نمي شود و بهتر است قيد ادامه حضور در ايران را بزند. اما شجريان همچنان مي گويد قصد ندارد خارج نشين شود و به اروپا يا آمريكا مهاجرت كند و او قصد ندارد در برابر فشارها، بدترين انتخاب را داشته باشد و روزگاري كه تلويزيون محل اجراي قطعات خالطوري (كافه لاله زاري) توسط خوانندگاني كه بعضاً در سطح شاگرد شاگرد شجريان هم نيستند، شده، جلاي وطن كند و عملاً تلاش ها براي فراري دادن او ناكام ماند. 

در اين اوضاع و احوال ضمن تشكر از مسئولان صداوسيما و موسيقي كشور بابت فراري دادن عملي «محمدرضا شجريان» از طريق عدم صدور مجوز براي فعاليت رسمي استاد در كشور، تنها بايد از مسئولان پرسيد خارج نشين كردن اين استاد موسيقي كه جوايز متعددي براي اعتلاي فرهنگ و موسيقي ايراني از نهادهاي بين المللي دريافت كرده كه شاخص ترين شان اعطاي جايزه بين المللي پيكاسو از سوي يونسكو به دليل شناساندن فرهنگ و هنر بوده، به سود ايران و در راستاي منافع مملكت خواهد بود يا به سوي دشمنان ايران كه وقتي در داخل كشور تريبوني در اختيار نخبگان قرار نمي گيرد، تمام تريبون هايشان را براي بهره برداري از اين نخبگان مقابل ايشان قرار مي دهند؟ 

آيا با پاسخ به اين پرسش كه كاملاً روشن است، در برخورد با شجريان ها تجديدنظر مي شود و درصدد حفظ اين چهره موسيقايي و ديگر چهره هاي شاخص از اين دست هستند با وجود انتقاداتشان، همتي گمارده مي شود يا با او نيز همچون ناصر حجازي برخورد كرده و خداي نكرده پس از درگذشتش، او را در خواهيم يافت؟ اگر شيوه دوم انتخاب شود، تكليف همايون و مژگان شجريان كه به خصوص همايون جا پاي پدر گذاشته و به سادگي قابل حذف از صحنه موسيقي نيستند، چه خواهد شد و آيا آنها هم بايد همراه پدر، ميان گوشه نشيني و خارج نشيني يكي از انتخاب كنند؟ انشاءالله كه راهكار نخست نزد بزرگان قوم مورد توجه قرار مي گيرد و شجريان ها حفظ مي شوند تا اميد دشمن در بهره برداري از سرمايه هاي ايران براي ضربه به ايران نااميد شود و ديگر نيازي به پاسخ به اين پرسش ها نباشد و به اين اميد نواي «مرغ خوش خوان» (غم مخور) با نواي استاد شجريان و موسيقي استاد درخشاني را گوش دهيد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.