۱۳۹۰ خرداد ۱۶, دوشنبه

ایران و ایرانی -- ایرانی بودن در ایران جرم و خیانت به اسلام تازی است.




تا چه حدی ما ایرانیها خود را مسئول اوارگی و شکستهای اجتمائی و سیاسی و فرهنگی میدانیم؟
در سال ۵۷ من خودم فقط ۱۶ سال داشتم و در خانوده من سیاست غریبه بود و پدرم از تجربه زندگی خودش و پدرش و حتا پدر بزرگش حکایت میکرد و داستانهای غم انگیزی بودند و نصیحت پدرم این بود که برای ما اقلیتها در این سیاست مثل خودکشی میماند و برای ما هیچ موقعه فرصتی نخواهد بود. نه اینکه ما ایرانی نیستیم بلکه بخاطر اقلیت قومی و مذهبی ما را ایرانی حساب نمیکنند و نخواهند کرد. فرهنگ و زبان و رفتار و کردار ما با بقیه ملت فرق میکند. همسایه ارمنی ما خدا و پیامبر را تخیلات بشری میداند و با پدرم هم فکرند و با هم فش به خدا و پیامبر میدهند و میخندند و عرق سگی را باهم بالا میزنند و نفرین به خمینی و انگلستان و امریکا میفرستند.
۳۳ سال بعد نه پدر من هست ونه اقای اردوش که نفرین کنند. من امروز بعد از ۳۳ سال بدتر از پدرم شده ام و نه دین و مذهب میدانم و نه علاقه ای به ان و هرروز هم که میگذرد متنفرتر از مذهب میشوم. ایرانی بودنم برای من افتخار است و بر عکس پدرم من و هر اقلیت ایرانی بایستی برای ابادی و ازادی ایران بایستی بیشتر از بقیه تلاش کنیم و ازادی و دموکراسی را ما بیشتر از بیقه هم میهنان خود لازم داریم و بیشتر از بقیه درک میکنیم، چون همیشه در تلاش بوده ایم وخواسته ایم ما را ایرانی بدانند. من و هر ایرانی دیگری با چه عقیده و مذهبی و زبانی و فرهنگی در یک مسیریم و هدف ما همه یکی است و از نظر افکار شاید یکی نباشیم ولی ما همه شریک اینده هستیم و ما مسئول این هستیم که اینده خود را چه از لحاظ سیاسی و فرهنگی و مذهبی و زبانی اشنا کنیم و با شناخت همدیگر و احترام به عقاید و فرهنگ و زبان ومذهب همدبگر پایه دموکراسی را پیاده کنیم وگرنه ما مسئول تخریب و دگرگونی کشور و ملت خواهیم شد. البته ۳۳ سال تلاش به نابودی کشورمان با این فرقه چپاولگر اخوندی شده ولی هرگز موفق نشده اند و امروز بعداز۳۳ سال ملت ما بیدارتر از همیشه است. و به خاطر ان هم هست که این اشغالگران شمشیرهای خدایی خود را بیشتر .از قبل استفاده میکنند
اگر امروز کشور ما در ویرانی است و ملت ما در زنجیر ضحاکهای اشغالگر است، ما ملت در زنجیر چه مسئولیتی داریم؟
ایا هروز منتظر مرگ یکی بود ؟ ایا اتحاد ملی معنایی ندارد؟ بنده بعنوان اقلیت فرزند بی دین از تمام مذهبی و غیر مذهبی و قومی انتظاراتحاد ملی برای کشوری با قانون اساسی که از حقوق بشری و انسانیت دفاع میکند و دور از ادیولوژی و مذهب باشد.
با این اتحاد ملی میتوان تمام مشکلات روزمره را جبران کرد و بیشتر برای جبران اقتصادی و سیاسی پرداخت و این اتحاد نه اسان و نه سخت است ، این اتحاد نشانگر مسئولیت ملی است. در دموکراسی و ازادی ایران در مرحله اول بغیر از اتحاد ملی بقیه اهداف امکان پذیر نیست.مسئولیت ما ایرانیان خیلی روشن است و کسانی که اتحاد ملی را خواستار نیستند، اهداف انها مشخص است و انها کسایی هستند که دنبال منافع خود بوده اند و هیچ موقعه ای به فکر کشور و خواسته های ملت نبوده اند و همان کسان دنبال دیکتوتوری و چپاول هستند و احترامی به فرهنگ و تاریخ و زبان و اقوام مختلف ایران و مذاهب ملت و خواسته های انها ندارند.
اگر امروز ملت ما سکوت را به زندان و شکنجه و چوب دار ترجیح می دهند و دنبال قهرمان ملی میگردند ولی این قهرمان خود ملت است که در سکوت است. چشم ملت در اسمانها و در سرکوچه و خیابانها است که منتظر ان قهرمان ملی است. در طول ۳۳ سال فرهنگ ما عوض شده و از ملی گرایی فارغ بوده ایم و ان نیز بخاطر اینکه ایرانی بودن در ایران جرم و خیانت به اسلام  تازی است. ایرانی بودن در ایران دشمن بودن و خارجی حساب میشود. کجاست ان اهنگران ایران. کجا هستند قهرمانان ایران؟ سکوت مرگ است سکوت خاموشی است، سکوت یعنی ایرانی در زنجیر.
by afshinazad

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.