تو خورشید درخشانی هلا بانوی ایرانی
چرا در پرده میمانی هلا بانوی ایرانی
تمدن ساز دورانی هلا بانوی ایرانی
متن کامل شعر
تو خورشید درخشانی هلا بانوی ایرانی
چرا در پرده میمانی هلا بانوی ایرانی
تمدن ساز دورانی هلا بانوی ایرانی
تو معمار توانمند من ایرانی رادی
اهورایی نژادا در مقامت چون سخن گویم؟
سروش مهر یزدانی هلا بانوی ایرانی
تو توران دختی و آزرمدخت و مام تهمینه
به شهر دل تو سلطانی هلا بانوی ایرانی
هزاران لیلی و عذرا و سلما خاك پای تو
كه خود شیرین جانانی هلا بانوی ایرانی
ترا زیبد سرافرازی توای فخر آفرین بانو
كه سر عشق میدانی هلا بانوی ایرانی
نجابت را تو تفسیری شرافت را تو معنائی
ز بس پاكیزه دامانی هلا بانوی ایرانی
تو پیك صادق آرامشی جان مایه صبری
عروس شهر عرفانی هلا بانوی ایرانی
نگهبان حریم خانهای كز عمق جان و دل
سرود عشق میخوانی هلا بانوی ایرانی
تو را تاریخ میبیند به میدان وفاداری
كه پرچمدار میدانی هلا بانوی ایرانی
اگر قحط محبت شد به دشت تشنه میهن
ترنمهای بارانی هلا بانوی ایرانی
مباد از چشمه چشمت تراود اشك نومیدی
كه دریایی و توفانی هلا بانوی ایرانی
تویی گرد آفرید روزگار كارزار و خون
كه هرگز در نمیمانی هلا بانوی ایرانی
طلسم جهل را بشكن كه در دستان نادانی
نباید بود زندانی هلا بانوی ایرانی
سرود سبز را سرده كه فصل برگریزان را
تو «امید» بهارانی هلا بانوی ایرانی
چرا در پرده میمانی هلا بانوی ایرانی
تمدن ساز دورانی هلا بانوی ایرانی
تو معمار توانمند من ایرانی رادی
اهورایی نژادا در مقامت چون سخن گویم؟
سروش مهر یزدانی هلا بانوی ایرانی
تو توران دختی و آزرمدخت و مام تهمینه
به شهر دل تو سلطانی هلا بانوی ایرانی
هزاران لیلی و عذرا و سلما خاك پای تو
كه خود شیرین جانانی هلا بانوی ایرانی
ترا زیبد سرافرازی توای فخر آفرین بانو
كه سر عشق میدانی هلا بانوی ایرانی
نجابت را تو تفسیری شرافت را تو معنائی
ز بس پاكیزه دامانی هلا بانوی ایرانی
تو پیك صادق آرامشی جان مایه صبری
عروس شهر عرفانی هلا بانوی ایرانی
نگهبان حریم خانهای كز عمق جان و دل
سرود عشق میخوانی هلا بانوی ایرانی
تو را تاریخ میبیند به میدان وفاداری
كه پرچمدار میدانی هلا بانوی ایرانی
اگر قحط محبت شد به دشت تشنه میهن
ترنمهای بارانی هلا بانوی ایرانی
مباد از چشمه چشمت تراود اشك نومیدی
كه دریایی و توفانی هلا بانوی ایرانی
تویی گرد آفرید روزگار كارزار و خون
كه هرگز در نمیمانی هلا بانوی ایرانی
طلسم جهل را بشكن كه در دستان نادانی
نباید بود زندانی هلا بانوی ایرانی
سرود سبز را سرده كه فصل برگریزان را
تو «امید» بهارانی هلا بانوی ایرانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.