توصیف بهشت در قرآن

حضرت محمد در توصیف بهشت دو مساله اساسی را نادیده گرفته است:

1) محمد   ادعا دارد که انسان با تمام وجودِ مادی خود به بهشت میرود منتهی فراموش کرده برای آنها توالت و حمام وسلمانی و بقیه احتیاجات سرویس و نگهداری را تعبیه کند.

2) تمام توجهات حضرت محمد به رفع احتیاجات شکمی و زیر شکمی انسانها منتهی شده است. غافل از اینکه رضایت خاطرانسانها از درون می آید و نه از برون. اگر رفع احتیاجات شکمی و زیر شکمی برای سعادت بشر کافی بود، هنر پیشه ها که میتوانند با ثروت خود بهشت هائی بمراتب زیبا تر از بهشت حضرت محمد بخرند، به هروئین و کوکائین رو نمی آوردند.

متاسفانه حضرت محمد فراموش کرده که با چه دروغهائی ادعا کرده است که اللهش مردگان را در رستاخیز، زنده میکند. برای این اشخاص زنده غذا و مشروب ، زر و زیور و لباس در نظر گرفته ولی در اغراق گوئیهایش از احتیاجات دیگر انسانها اعم از توالت، حمام ، آشپز خانه، رختشویخانه، انبار های غذا و مشروب و....غافل مانده است. بعلاوه حضرت محمد بهشت را با حوریان فراخ چشم و دوشیزگان نارپستانش فقط برای مردان دل انگیز کرده چون او برای رسیدن به قدرت و مقام پیامبر شاهی ،به حمایت مردان که برای او جنگ و جهاد کنند احتیاج داشته است.

 

نکته : توجه داشته باشید از راست به چپ سال نزول- شماره و نام سوره شماره آیه-متن آیه مشخص شده است

اول بعثت 88 الغاشیه 10و 11و12 در بهشتی عالی.- در آنجا هیچ گفتار لغو نشنوی.- در آنجا چشمه های روان....

بطوریکه از آیه 11 الغاشیه پیدا است، حضرت محمد خیال نداشته که پا در بهشت تصوری خود بگذارد. 13و14و15و16 در آنجا تخت های بلند باشد.- و کوزه هائی شراب برنهاده.- وبالشهای بهم

پیوسته. – و فرشهای گسترده. آیا بلندی و کوتاهی تخت آیه 13 فرقی بحال کسی دارد؟ بعلاوه باید پرسید که این تخت ها را در بهشت چه کسانی ساخته اند و جنس آنها از چیست؟ ظاهرآ کوزه های شراب آیه 14 باید شوق مردم را به ایمان آوردن بحضرت محمد بر انگیزد. از طرف دیگر کسانی که مؤمن هستند و لب به شراب نزده ، نمیدانند شراب چیست ، چطور ممکن است گول این انگیزه را بخورند؟ و بالشهای بهم پیوسته آیه 15 چه انگیزه ای برای بهشتیان میتواند باشد. آیا آنها که بخاطر انگیزهِ داشتن سکسِ بدون دردسر و راحت، به بهشت رفته اند، از اینکه بالش پیوسته ای با همسایه بغلی دارند، احساس شرم نمی کنند؟ فرشهای گسترده آیه 16 را چه کارخانه ای بافته است؟ و .....

دوم بعثت 85 البروج 11 بیگمان آنان که بگرویدندو.... ایشانرا بهشت هائی است که از زیر درختان

آنها نهر ها جاریست... جاری بودن آب از زیر درختان ممکن است برای اعراب آب ندیده، انگیزه باشد ولی آیا برای کسانی که در جا های خوش آب و هوا زندگی می کنند، انگیزه حساب می شود؟ معلوم نیست اگر حضرت محمد در سویس یا وان کوور و یا حتی در شمیرانات خودمان، بدنیا می آمد ، بهشت را چگونه توصیف میکرد؟

83 التطفیف 25و26و27 آنها را از شراب ناب سر بمهر بنوشانند.- مهر آن مشک باشد...- و آمیزه آن

شراب از « تسنیم» باشد . اغراق برای بالا بردن انگیزه.

78 الانبیاء 32و33و34و35 بوستانها باشد با درختان انگور.- و دوشیزگان نار پستان همسال.- و پیاله

های مالامال. – در آنجا نه سخن بیهوده شنوند نه دروغ. ظاهرآ در روزیکه حضرت محمد آیه 32 را بافته، هوس انگور داشته . دوشیزگان نار پستان همسالِ آیه 33 را در کجا قرار است ترتیبشان را داد؟ روی همان تخت های روبرو ی هم و بالش های بهم پیوسته؟ بعلاوه تکلیف زنهای مؤمنه مسلمان چه میشود؟ به آنها چه میدهند؟ در آیه 34 صحبت از پیاله های مالا مال است. ظاهرآ حضرت محمد خودش پیاله نزده است که بداند مردان پیاله میزنند تا عدم لطف خانمها را فراموش کنند. اگر به اندازه احتیاج ، بهر کس از آن دوشیزگان نارپستان بدهند، کسی شراب خواب آور و لَخت کننده نخواهد خواست. میان تمام این آیات انگیزه آیه 35 از همه بهتر است و انسان آرزو میکند که بمیرد و به بهشت قلابی حضرت محمد برود تا سخنی از حضرت محمد دروغگو در آنجا نشنود.

77 المرسلات 41و42 بیگمان پرهیزگاران در سایه ها و کنار چشمه ها باشند. – و میوه ها از آنچه آرزو کنند. همانطور که قبلآ در مورد دلائل محکم الهی صحبت شد، آنچه پس از این "بیگمانها" می آید دروغی بزرگ و بسیار گمان انگیز است.

43و44 بخورید و بنوشید گوارایتان باد.- بیگمان ما نیکوکاران را چنین پاداش دهیم 45 وای در آنروز بر تکذیب کنندگان. مفهوم آیه 44 در مقایسه با آیه 45 بخوبی معلوم میشود. نیکو کار در نظر حضرت محمد کسی است که رسالت او را قبول و کافر کسی که رسالت او را تکذیب کرده است. حضرت محمد برای ایمان آورندگان بهشت و برای تکذیب کنندگان، جهنم را بوجود آورده. هرچه از مدت رسالتش میگذرد و کمتر استقبالی از طرف مردم میبیند، به میزان رشوه ها ی بهشتی و بمیزان هیزم جهنمش اضافه می کند. بدینجهت است که بهشت و جهنم سالهای اول بعثت و آخر هجرت با هم فرقهای چشم گیری دارند.

76 الدهر 5 بیگمان نیکان از جامی نوشند که بکافور آمیخته است. تا آنجا که به تجربه مربوط میشود، کافور را برای بی حس کردن قوای جنسی میدادند لذا نمی تواند انگیزه خوبی باشد.

12و13و14 و پاداششان به بهشت و جامه حریر بداد...- در آنجا بر تخت ها تکیه زنند ونه

گرمی آفتاب ببینند و نه سرمای سرد.- و سایه های(درختان) بر آنها نزدیک شود، و میوه های آن در دسترس آنها باشد. این چطور جامه حریری است که

فقط در وعده های دروغی بهشت داده میشود و در زندگی این دنیا " اللهِ حضرت محمد" وامهای نیکو طلب میکند؟ گرما و سرمای آیه 13 هم کنترلش دست کسی نیست مگر اینکه دستگاههای تهویه مطبوع داشته باشد. گرما توسط تابش خورشید و سرما بر اثر عدم آن بوجود می آید. در حالیکه طبق آیه 1و2 التکویر خورشید در هم پیچیده شده و از نور افتاده است، چیزی جز تاریکی و سرمای نزدیک به صفر مطلق، وجود نخواهد داشت. و همچنین، انتظار سایه ای از هیچ درختی نمیتوان داشت چون با توصیف های روز رستاخیز نه درختی باقی مانده و نه سایه ای. ظاهرآ حضرت محمد در حالتی مالیخولیائی این اشعار و آیات را سروده است.

15و16و17 و ظرفهائی از نقره بر آنها بگردانند و کوزه هائی که از آبگینه باشد.- شیشه

هائی از نقره که آنها را به اندازه ساخته اند.- و نوشانند آنها را در آن بهشت

جامی که آمیخته با زنجبیل باشد. این آیات نیز بیشتر شبیه هذیان است تا

حقیقت. ظرف نقره در مقابل ظرف گلی ، تا وقتی اهمیت دارد که نشان فخر و اختلافات طبقاتی باشد. وگرنه مزه اغذیه یا اشربه فرقی نخواهد داشت که در چه نوع ظرفی داده شود. ساختن شیشه از نقره که در آیه 16 آمده فقط در صورتی امکان پذیر است که ضخامت ورق نقره بقدری کم باشد که بصورت شیشه در آید و در آنصورت قبل از اینکه چیزی در آن بریزند از هم خواهد پاشید

18و19و20 از چشمه ای در آنجا که سلسبیل نامند.- و میگردانند بر آنها پسرانی همیشه

جوان، چون ایشان را ببینی ، پنداری آنها مروارید های افشانند.- و چون بنگری

آنجا نعمت و فرمانروائی بزرگ ببینی. متاسفانه نشانی از اینکه آن پسران همیشه جوان"مروارید های افشان" بچه درد میخورند، نیست. ممکن است تصور شود که حضرت محمد این پسران همیشه جوان را برای خانمها در نظر گرفته است. ولی زهی خیال باطل! چون حضرت محمد در آیه 56 الرحمن می گوید که خانمها به شوهران خود تعلق دارند و آنها را نصیبی از پسران همیشه جوان نیست. واگر انحصارآ خدمتگزار و نوکر بودند ، چه حسنی در این پسران وجود داشت که در سایرین نبود. تنها امکانی که وجود این پسران همیشه جوان را توجیه می کند اینست که؛ در بهشت رابطه جنسی داشتن مرد با مرد نیز آزاد خواهد بود. آیا این اغراق گوئیها، چیزی جز هذیانند ؟

21و22 بر آنها جامه های سندس سبز و دیبا های نازک و زیور هائی از دستبند های نقره

باشد و پروردگارشان آنها را از شراب پاک بنوشاند.- بیگمان این پاداش شماست و کوشش شما ستوده باشد. پس از خواندن این آیه برای یک خرد ورز این

سئوال مطرح می شود که این لباسهای فاخر سندسی از کجا می آیند که در دنیا نه تنها خبری از آنها نیست بلکه چه بسیارند کسانی که یک تکه گونی پاره پیدا نمی کنند تا خود را بپوشانند. بعلاوه همانطور که در مورد آیه 15 الدهر گفته شد جامه و زرو زیور فاخر برای فخر فروشی است و اگر قرار باشد همه بیک شکل باشند ، مثل لباسهای ارتشی یکنواخت و مثلآ همه با درجه سرلشکری خواهند بود و کسی را بر کسی فخری نیست. متاسفانه همه آنها که بهشت حضرت محمد را باور کرده اند ، لحظه ای خرد خود را بکار نگرفته ، فکر نمیکنند که این وعده وعید ها چیزی جز هذیان نبوده و نمیتواند واقعیت داشته باشد.

چهارم بعثت 56 الواقعه 15و16و17 بر سریر های زربافته باشند.- بر آنها تکیه زده باشند رو در روی هم.- بر آنها

میگردند نو جوانان همیشه جوان .

18و19و20 با آوند ها و ابریقها و جامی پر از شراب.- نه سردرد یابند از آن و نه مست

شوند.- و میوه هائی از آنچه اختیار کنند.

بنظر میرسد که اگر حضرت محمد
اینروزها زندگی میکرد، در بهشتش هروئین و کوکائین و بقیه مخدرات نیز به مؤمنین میدادند؛ منتهی مخدراتی که تخدیر نیاورند. اگر قرار باشد که شراب مستی نیاورد، برای چه آنرا مینوشند؟

21و22و23 و گوشت پرندگان از آنچه آرزو کنند.- و حوریان فراخ چشم.- بسان مروارید

پوشیده در صدف. در زمینی که برای بیرون ریختن بارش کنفیکون شده، پرنده ؛

از هر نوع که آرزو کنند از کجا می آید؟ آشپز خانه ایکه این پرندگان را در آن کباب میکنند در کجا است و چه عظمتی دارد؟

برای سرویس دادن به میلیارد ها بهشتی، چند نفر مستخدم برای سرو کردن پرندگان مورد احتیاخ است؟ چه راهی برای عبور و مرور مستخدمین در نظر گرفته شده است؟ و بقیه سئوالات منطقی دیگر که حضرت محمد در خیالات خود از آنها صرفنظر کرده ، یا اصلآ به آنها فکر نکرده است. ظاهرآ، در نظر ایشان و اللهش دروغ هرچه بزرگتر، قابل پذیرش بیشتری است!

55 الرحمن 46و48و50 و کسی را که از ایستادن در پیشگاه پروردگارش بترسد ، دو بهشت است.- آن دو

بهشت انواع نعمت ها دارد.- در آن دو بهشت دو چشمه روان است.

52و54و56 در آن دو بهشت ازهر میوه دو نوع باشد.- تکیه زده باشند بر فرشهائی که آستر

آنها ازدیبای ستبر است و میوه درختان آن دو بهشت در دسترس باشند.- در آن بهشتها حوریانی باشند که دیده از همه فرو داشته اند جز ازشوهرانشان. هرگز پیش از ایشان نه آدمی به آنها دست زده باشد نه پری.

58و62و64 گوئی که ایشان بروشنائی یاقوتند و به سپیدی مرجان.- و بجز آندو، دو

بهشت دیگر باشد.- دو بهشت که از سبزی بسیاهی میزنند.

66و68و70 و آن دو بهشت دو چشمه جهنده باشد.- در آن دو بوستان میوه و خرمابن و

انار باشد.- در آنها زنان نیک سیرت زیبا روی باشند.

72و74و76 حورانی که در خیمه ها نگاه داشته شده اند.- که پیش از ایشان نه آدمی و نه

پری به آنها دست زده است.- تکیه زده باشندبربالشهای سبزونهالی های نیکو. آیا حقیقتآ حضرت محمد به جنون مبتلی نبوده است؟ آیا او در اغراق گوئی دست همه شارلاتانهای تاریخ را از پشت نبسته است؟ اگر او مجنون نبود میتوانست فکر کند که کسی که از اللهش می ترسد ، دو بهشت را برای چه میخواهد؟ مگر او در وصف بهشت نگفته بود که بهشت هوای معتدل دارد و نه سرد است و نه گرم؟ اگر این حرفها را باور کنیم ، کسی به ییلاق و قشلاق کردن در بهشت احتیاجی ندارد! پس دو بهشت برای چیست؟ آنهم دو بهشتی که همه چیز آنها شبیه یکدیگرند. ظاهرآ حضرت محمد از دروغ پردازی خود بقدری راضی بوده که در آیه 62 الرحمن، دو بهشت دیگر هم بر آنها افزوده است. آیا کسی که دروغهای بزرگ بهم می بافد! شارلاتان نیست؟

52 الطور 20و22و23 آنها تکیه زده باشند بر تخت هائی بر کنار هم و زنان سپید پوست فراخ چشم را

همسرشان سازیم.- و پی در پی به ایشان عطا کنیم از میوه و گوشتی که

آرزوکنند.- آنها بیکدیگر جام شراب بدهند که در نوشیدن آن نه سخن بیهوده

باشد و نه کار در خور سرزنش. در آیه 22 و 23 ادعا بر این است که دربهشت به میلیارد ها نفر- که در طول تاریخ روی کره زمین و مطابق دستورات پیامبران دین خود زیسته ، پس از رستاخیز سر از بهشت در آورده اند- پی در پی، انواع میوه و گوشتی که آرزو کنند و جام شراب بنوشانند. ولی همین الله و پیامبرش از رساندن لقمه ای نان بخور و نمیر به فقرا - که تعدادشان از بهشتیان بمراتب کمتر است- عاجزند و دست گدائی برای گرفتن؛ نذر، انفاق ، صدقه ، زکوة و وام نیکو دراز میکنند. آیا خرد پذیر است که باور کنیم چنین اللهی قادر است وعده های بهشتی را به حقیقت نزدیک کند؟

24 و غلامانی پیرامونشان بگردند ، گوئی آنها گوهر های ناسفته اند. وجود غلامانی که گوئی گوهران ناسفته اند به چکاری می آید. اگر کار آنها سرویس دادن باشد، چه فرقی می کند که گوهر سفته باشند یا ناسفته؟ آیا قصد محمد این بوده که این گوهران نا سفته را هم برای لذت بردن جنسی، به مردان بدهد؟ یا اینکه ضرورت شعری باعث شده این آیه آورده شود؟

50 ق 34و35 ایشان را گویند: بسلامت به بهشت در آئید که این روز جاودانی است.- درآنجا

هرچه بخواهند ایشان را باشد و نزد ما افزونی است.

پنجم بعثت 44 الدخان 52و53و54 ( مؤمنان) در باغها و چشمه ساران (باشند).- که جامه از حریر نازک وستبر

بپوشند رو بر روی آورده.- .. و آنها را همسر کنیم با دختران سپید پوست سیاه چشم.

55و56 فرا خوانند در آنجا هر میوه ای را بی بیم.- در آنجا مرگ را نچشند جز همان مرگ

نخستین و خدا ایشان را از عذاب دوزخ نگاهدارد.

43 الزخرف 69 آنکسان که به آیات ما ایمان وردند و مسلمان بودند؛

70و71و73 به بهشت در آئید شما و همسرانتان شادمان.- بر آنها میگردانند کاسه هائی اززر

و سبو ها ودر آنها اسا آنچه نفس ها آرزو کنند و دیده ها لذت برند و شما درآن جاویدان بمانید.- شما رادرآن میوه های بسیاراست که ازآنها می خورید.

هفتم بعثت 38 صاد 50و51و52 بهشت های اقامت که در های آن برایشان باز است.- در آنجا تکیه میزنند و

میخواهند در آنجا میوه بسیار و نوشیدتی ها را.- و نزدیک ایشان زنانی همزاد باشند که نظر ایشان مقصور به شوهران خود باشد.

37 الصافات 43و44و45 در بوستانهای پر نعمت.- بر تخت های روبروی یکدیگر.- جامی از چشمه

خوشگوار.

46و47و48 سفید رنگ و لذت بخش..- که در آن سر درد نباشد و نه ایشان از آن مست

شوند.- و نزدیک ایشان حوریانی باشن که تنها بشوی خود بنگرند.

36 یس 56و57 ایشان و همسران ایشان در سایه ها و بر تخت های آراسته تکیه زده باشند.- ایشان را در آنجا میوه ها باشد و آنان راست هرچه آرزو کنند.

35 الملائکه 33 بهشت عدنی است که در آیند در آن به دستبند های زرین و مروارید آراسته شوند و جامه ایشان در آن دیبای نرم باشد.

هشتم بعثت 29 العنکبوت 58 آنان که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، البته آنها را از بهشت در

غرفه هائی در آوریم که از زیر آن نهر ها جاریست ...

دهم بعثت 25 الفرقان 16 ایشانرا در آن بهشت آنچه میخواهند همیشه هست و این وعده واجب

پروردگار است.

یازدهم بعثت 18 الکهف 31 آنگروهند که ایشانراست بوستانهای عدن که از زیر آنها نهر ها روان میشود در آنها آراسته میشوند از دستبند های زرین و جامه های سبز میپوشند ؛ از سندس و استبرق و در آنجا بر تخت ها تکیه میزنند ........

دوازدهم بعثت 16 النحل 31 بهشت های عدنی که در آن در میآیند از زیر آنها نهر ها جاریست ، در آنجا

هرچه بخواهند ایشانرا باشد .......

15 الحجر 47 برون کشیدیم آنچه در سینه هایشان از کینه بود ؛ برادران باشند بر تخت های روبروی هم نهاده. ایکاش الله حضرت محمد قادر بود که کینه ها را در این دنیا از دل حضرت محمد می زدود و متعاقبآ آنهمه کشت و کشتاری که حضرت محمد شروع کرد و تا هنگامی که انسانها خرد ورز نشده اند، ادامه خواهد داشت، بوجود نمی آمد.

دوم هجرت 57 الحدید 21 ...... بهشتی که پهنای آن چون پهنای آسمان و زمین است .....هذیان گوئی، بیخردی و اغراق گوئیهای حضرت محمد تا بدانجا کشیده که وسعت بهشت را به اندازه وسعت زمین و آسمان تعیین کرده ، جائی برای جهنم باقی نگذاشته است.

سوم هجرت 47 محمد 15 صفت بهشتی که که پرهیز گاران را وعده داده اند : جویبار هائی است از آب

ناگندیده وجویها از شیر که مزه آن دگرگون نشده و جویهائی از می که نوشندگانرا مایه لذت باشد و جویهائی از عسل ناب و برای ایشان در آنجا از همه میوه ها است.....

حضرت محمد حتی از تصور ابعاد این جویها که قاعدتآ هرکدام باید از بزرگترین رود خانه های دنیا وسیع تر باشند تا خشک نشوند، عاجز بوده و غافل از اینکه چه تعداد زنبور لازم است تا یک رودخانه عسل راه بیندازد. و همینطور گاو و گوسفند برای شیر و مزارع انگور برای شراب و غیره.

ششم هجرت 4 النساء 57 ........ آنها را بباغهائی در می آوریم که از زیر آنها جویهائی روان است برای

همیشه در آن ماندگارند ، در آنجا همسران پاکیزه ای برایشان هست و ما آنانرا در سایه پیداری در می آوریم.

دهم هجرت 3 آل عمران 132 ...... و بهشتی که پهنای آن به اندازه آسمانها و زمین است ......