( گوشهای از سخنانی است که استاد احمد کسروی طی نشستی در جمع یاران خود در اواخر پائیز سال ۱۳۲۳ خورشیدی در تهران ایراد فرمودند)
بیاد
شما میآورم آن سخنانی را که درباره دسته بدخواهان گفته ایم. شما باور
کنید و بیگمان باشید که در این کشور دستهای هستند که با یکدیگر همدستند و
از سالها پیش رشته کارهای این کشور را بدست گرفته اند که وزیر و معاون و
سرلشگر و سران ادارههای بزرگ جز از آنان نتواند بود و آنان کوشششان بر آن
است که این کشور را بدین سان در حال آشفتگی و بدبختی نگه دارند و از هر
پیشرفتی جلوگیرند و نگذارند ایرانیان به پای
دیگر تودهها برسند. کوشششان بر آن است که دولت همیشه ناتوان باشد، نا
ایمنی از این کشور برنخیزد، ایلهای کوچ نشین به همان حال که هستند
بازمانند، ادارهها درهم و کارها همیشه سست باشد. دزدی و ناراستی رواج
داشته مایه بدنامی توده گردد، مردم همیشه از دولت ناخشنود و از بخت خود
گلهمند باشند، همیشه دل پر از نومیدی دارند، مجلس مایه ریشخند و دولت در
دیدهها پست و بی ارج باشد، ملایان که سرچشمه گمراهی و نادانی مردمند و
همیشه مایه نابسامانی کشور میباشند، از نیرو نیفتند و دستگاه آنها شکوه خود
را از دست ندهد، روضه خوانی و زنجیر زنی و نمایشهای پست محرمی که در
دیده بیگانگان نشانه وحشیگری این توده است از رواج خود نکاهد، جبریگری و
بی پروایی به زندگی و آلودگی به قلندری و درویشی از مغزها بیرون نرود، از
دانشهای اروپایی و اندیشههای بلند برخی اروپاییان جز بهره کمی به این
مردم نرسد. یکایک چه شماریم، از هر راه که باشد این کشور و این توده پس
ماند و از بدبختی و درماندگی بیرون آمدن نتواند. این است برنامه آنها.
احمد کسروی در داخل ساختمان
کاخ دادگستری تهران در سکوت دولت و روشنفکران وقت، با فتوای آيت الله
بروجردي و فتواي آيت الله صدر (پدر امام موسي صدر - توسط گروه فدائیان
اسلام به اتهام الحاد و ارتداد، با ضربات متعدد چاقو به قتل رسید. این
حادثه در زمانی رخ داد كه دادخواست
فداییان اسلام علیه كسروی تحت عنوان توهین به مذهب در دادگستری در حال
بررسی بود. قاتلین وی دستگیر شدند ولی با اعتراض روحانیون مقیم تهران دولت
مجبور به آزادی آنها شد.
روز ۲۰ اسفند ماه ۱۳۲۴ زمانی
که بلیغ ، بازپرس دادسرای تهران به شکایت علیه کسروی رسیدگی می کند ، گروهی
از فدائیان اسلام به سرکردگی برادران سید حسین و سید علی امامی به دادسرا
ریخته و احمد کسروی و منشی او سید محمد تقی حداد پور را در کاخ دادگستری
ترور می کنند.
روحش شاد ، البته اگر روحی وجود داشته باشد .
بهتر است بگوییم ، یادش گرامی باد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.