علی بن ابیطالب که از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی از
سوی آخوندها و اسلامیست ها زادروز این عرب به عنوان روز گرامیداشت مقام
پدر معرفی شده است.
به نمونه هایی از کارهای درخشان این الگوی مردانگی اینجا اشاره می کنم:
کاری که علی پس از نیرومندی اسلام در آن حرفه ای بوده شبیخون زدن و دزدیدن اموال و زنان و دختران جبهه روبرو بوده است که الله او و دیگران را بابت این عمل ستایش می کرده است (تفسیر طبری - برگ 1373 و سیره ابن هشام - جلد 2 - برگ 269).
همه کسانی که پس از مرگ محمد شادی کردند و به دست و پای خود حنا زدند به دستور ابوبکر و عمر و به دست علی در آتش سوزانده و خاکستر شدند ( تاریخ طبری - جلد 4 - برگهای 1354 و 1379 و 1380 و 1394 و 1407 و 1410 و 1464 و جلد 6 - برگهای 2420 و 2465 ).
نکته جالب دلیل کشتن علی توسط ابن ملجم بود که زمانی که زمانیکه حسن بن علی از او پرسید چرا این کار را کردی پاسخ داد زیر پدرت فرزندان بسیاری را بی پدر کرده بود ( تفسیر طبری - برگ 1373).
حال ببینیم ایشان به ایرانیان چه نیکی کرده که ایرانیان روز به دنیا آمدنش را روز پدر می دانند و برای مردنش خودشان را پاره می کنند. چند نمونه در این زمینه هم می آورم:
علی ابن ابیطالب از جانب خلیفه وقت عمر بن خطاب مسئولیت فروش بردگان و کنیزان ایرانی را در بازار مدینه به عهده گرفت (تاریخ ادوارد براون - جلد 1 - برگ 197 و مجمل التواریخ - زمخشری - برگ 92 و 93).
در غارت ایران توسط مسلمانان فرش بهارستان به 12 بخش تقسیم شد که بخشی از آن به علی رسید و آن را به 20 هزار دینار فروخت. این اعراب به اندازه متحجر و بیچاره بودند که ارزش فرش را پیشوایان مذهبشان نمی دانستند و فرش به آن بزرگی و با ارزشی را تکه کرده اند ( تاریخ طبری - جلد 5 - برگ 2116).
علی در آغاز خلافت خود عبدالله بن عباس پسرعموی خود را برای سرکوبی آزادیخواهان ایرانی به استخر فرستاد و آن حیوان در لباس انسان آنچنان تازش و ویرانگری کرد که شهر فیروز آباد به ویرانه ای تبدیل گشت و آنچنان خون در این شهر ریخته بود که حرکت نمی کرد و آب گرم ریختند تا خونهای ریخته شده حرکت کند و همه زنان و مردان و کودکان زنده مانده را به کنیزی و بردگی گرفت و برای خلیفه وقت علی ابن ابیطالب فرستاد تا پس از سوء استفاده از آنها در بازار مدینه بفروشدشان (مجمل التواریخ - زمخشری - صفحه 283 و تاریخ یعقوبی - جلد 2 - صفحات 120 و 121 و مروج الذهب - مسعودی - جلد 2 - صفحه 29).
بار دیگر علی سپاهی را برای تازش به استخر فرستاد و بازهم جنایات بی مانندی صورت گرفت و پس از کشتن همگان زنان و کودکان را به بردگی و کنیزی گرفتند و به دارالخلافه نزد علی فرستادند تا پس از سوء استفاده از آنها در بازار به فروش برسند و پولشان به صندوق مسلمین وارد و عادل ترین عادلان یعنی علی ابن ابیطالب اموال غارت شده و پول های ناشی از فروش بردگان و کنیزان را به عدالت میان تازشگران تقسیم کند و ما امروز به عنوان شیعه به عدل علی افتخار کنیم (فتوح البلدان - برگهای 149 و 150 و 157 تاریخ طبری - جلد 6 - برگ 2657 و جلد 7 - برگ 2722).
مردم کدام سرزمین دنیا به این اندازه بی رگ و ریشه (یا بی مطالعه و نا آگاه) هستند که فرد یا افرادی را که خودشان یا به دستورشان چنین جنایاتی در سرزمینشان صورت گرفته را مورد پرستش قرار دهند و او را پیشوای خود بدانند؟
مگر ما ایرانیان خودمان در تاریخمان مردان بزرگ کم داریم که باید یک عرب که به دستورش در سرزمین ما جنایات فجیعی شده الگوی مردان ایرانی باشد؟
از زرتشت و کوروش و داریوش و آریوبرزن و فردوسی و بابک و یعقوب لیث و مازیار تا نادر شاه و کریمخان زند و ستار خان و باقر خان و رضا شاه و مصدق همگی دلیر مردانی بودند که برای این سرزمین جنگیده اند و از جان و عمر و آبرویشان مایه گذاشته اند.
علی بر ایران و ایرانی جز جنایت و ستم هیچ کار دیگری نکرده.
در سرزمینمان برای چند تن از بزرگان تاریخمان آرامگاه و ساختمان یادبودی آبرومند وجود دارد؟ آیا بابک که 22 سال با متجاوزان به این سرزمین جنگید و سرانجام با خیانت یک ایرانی دیگر به چنگ تازیان افتاد و بازهم ذره ای از شجاعتش کم نشد شایسته داشتن یک آرامگاه در کشورش نیست؟ بابک به ایران و ایرانی خدمت بیشتری کرده یا محمد و علی و فرزندان آنها؟ حال آنکه وجب به وجب ایران پر از گور نوادگان همان علی جنایتکار است و هیچکدامشان هم هیچ حرکت درخشانی در تاریخ انجام نداده اند.
به نمونه هایی از کارهای درخشان این الگوی مردانگی اینجا اشاره می کنم:
کاری که علی پس از نیرومندی اسلام در آن حرفه ای بوده شبیخون زدن و دزدیدن اموال و زنان و دختران جبهه روبرو بوده است که الله او و دیگران را بابت این عمل ستایش می کرده است (تفسیر طبری - برگ 1373 و سیره ابن هشام - جلد 2 - برگ 269).
همه کسانی که پس از مرگ محمد شادی کردند و به دست و پای خود حنا زدند به دستور ابوبکر و عمر و به دست علی در آتش سوزانده و خاکستر شدند ( تاریخ طبری - جلد 4 - برگهای 1354 و 1379 و 1380 و 1394 و 1407 و 1410 و 1464 و جلد 6 - برگهای 2420 و 2465 ).
نکته جالب دلیل کشتن علی توسط ابن ملجم بود که زمانی که زمانیکه حسن بن علی از او پرسید چرا این کار را کردی پاسخ داد زیر پدرت فرزندان بسیاری را بی پدر کرده بود ( تفسیر طبری - برگ 1373).
حال ببینیم ایشان به ایرانیان چه نیکی کرده که ایرانیان روز به دنیا آمدنش را روز پدر می دانند و برای مردنش خودشان را پاره می کنند. چند نمونه در این زمینه هم می آورم:
علی ابن ابیطالب از جانب خلیفه وقت عمر بن خطاب مسئولیت فروش بردگان و کنیزان ایرانی را در بازار مدینه به عهده گرفت (تاریخ ادوارد براون - جلد 1 - برگ 197 و مجمل التواریخ - زمخشری - برگ 92 و 93).
در غارت ایران توسط مسلمانان فرش بهارستان به 12 بخش تقسیم شد که بخشی از آن به علی رسید و آن را به 20 هزار دینار فروخت. این اعراب به اندازه متحجر و بیچاره بودند که ارزش فرش را پیشوایان مذهبشان نمی دانستند و فرش به آن بزرگی و با ارزشی را تکه کرده اند ( تاریخ طبری - جلد 5 - برگ 2116).
علی در آغاز خلافت خود عبدالله بن عباس پسرعموی خود را برای سرکوبی آزادیخواهان ایرانی به استخر فرستاد و آن حیوان در لباس انسان آنچنان تازش و ویرانگری کرد که شهر فیروز آباد به ویرانه ای تبدیل گشت و آنچنان خون در این شهر ریخته بود که حرکت نمی کرد و آب گرم ریختند تا خونهای ریخته شده حرکت کند و همه زنان و مردان و کودکان زنده مانده را به کنیزی و بردگی گرفت و برای خلیفه وقت علی ابن ابیطالب فرستاد تا پس از سوء استفاده از آنها در بازار مدینه بفروشدشان (مجمل التواریخ - زمخشری - صفحه 283 و تاریخ یعقوبی - جلد 2 - صفحات 120 و 121 و مروج الذهب - مسعودی - جلد 2 - صفحه 29).
بار دیگر علی سپاهی را برای تازش به استخر فرستاد و بازهم جنایات بی مانندی صورت گرفت و پس از کشتن همگان زنان و کودکان را به بردگی و کنیزی گرفتند و به دارالخلافه نزد علی فرستادند تا پس از سوء استفاده از آنها در بازار به فروش برسند و پولشان به صندوق مسلمین وارد و عادل ترین عادلان یعنی علی ابن ابیطالب اموال غارت شده و پول های ناشی از فروش بردگان و کنیزان را به عدالت میان تازشگران تقسیم کند و ما امروز به عنوان شیعه به عدل علی افتخار کنیم (فتوح البلدان - برگهای 149 و 150 و 157 تاریخ طبری - جلد 6 - برگ 2657 و جلد 7 - برگ 2722).
مردم کدام سرزمین دنیا به این اندازه بی رگ و ریشه (یا بی مطالعه و نا آگاه) هستند که فرد یا افرادی را که خودشان یا به دستورشان چنین جنایاتی در سرزمینشان صورت گرفته را مورد پرستش قرار دهند و او را پیشوای خود بدانند؟
مگر ما ایرانیان خودمان در تاریخمان مردان بزرگ کم داریم که باید یک عرب که به دستورش در سرزمین ما جنایات فجیعی شده الگوی مردان ایرانی باشد؟
از زرتشت و کوروش و داریوش و آریوبرزن و فردوسی و بابک و یعقوب لیث و مازیار تا نادر شاه و کریمخان زند و ستار خان و باقر خان و رضا شاه و مصدق همگی دلیر مردانی بودند که برای این سرزمین جنگیده اند و از جان و عمر و آبرویشان مایه گذاشته اند.
علی بر ایران و ایرانی جز جنایت و ستم هیچ کار دیگری نکرده.
در سرزمینمان برای چند تن از بزرگان تاریخمان آرامگاه و ساختمان یادبودی آبرومند وجود دارد؟ آیا بابک که 22 سال با متجاوزان به این سرزمین جنگید و سرانجام با خیانت یک ایرانی دیگر به چنگ تازیان افتاد و بازهم ذره ای از شجاعتش کم نشد شایسته داشتن یک آرامگاه در کشورش نیست؟ بابک به ایران و ایرانی خدمت بیشتری کرده یا محمد و علی و فرزندان آنها؟ حال آنکه وجب به وجب ایران پر از گور نوادگان همان علی جنایتکار است و هیچکدامشان هم هیچ حرکت درخشانی در تاریخ انجام نداده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.