۱۳۹۰ دی ۸, پنجشنبه

اسطبلیات, رباعباتی به تأثیر از مجادلات رایج در مجلس شورای اسلامی ...

اسطبلیات نام رباعیات هزل آمیزی است که در زمستان 62 به تأثیر از وقایع جاری در «مجلس شورای اسلامی» نوشته شده اند. آن وقایع و آن رفتار که چنین مجلسی را بیش از هر مجمع و جمعیت و گروه دیگر به اسطبل بهائم و طویلهء وحوش و چهارپایان شبیه می کرده و می کند ، هرگز در این سه دهه از تاریخ تلخ و سیاه معاصر فروکش نکرده است و تفاوت چندانی هم میان جناح های گوناگون این نظام بربریت و عقب مانده و ضد ایرانی نبوده است. همواره این مجلس یک کارگاه ننگ سازی و خفت پراکنی و مایهء آبروریزی ملت ایران بوده است و این روش همچنان ادامه دارد زیرا مشتی ملای نادان بی وطن در محفلی نشسته اند و به نام نظارت استصوابی مشتی سرسپرده ومردم دون و ناداشت و مفلوک را به نمایندگی از ملت برمی گزینند و ضمن یک سیرک نمایشی که آنر انتخابات می نامند ازایرانیان می خواهند که جانواران برگزیدهء آنان را وکیلان خود بدانند و درواقع به پای صندوقهای رأی بروند و انتخاب شورای نظارت استصوابی را با رأی خود امضا و تأیید کنند. به هرحال این روزها ظاهرا دعوا میان جمع وحوش حاد تر شده است تا جایی که یکی از اعضای هیأت دولت طی درگیری و کتک کاری ، این مجلس را اسطبل حیوانات نامیده است و مضمون این رباعیات که سی و یکسال پیش نوشته شده اند را تأیید کرده و سخن حق دانسته است .(م.س.مارس2011 )


*
*
در مجلس اسلام ، خری عرعر کرد
گاویش به اعتراض جفتک درکرد
در حین جدال ، خوکی از رفسنجان
آمد به تریبون و دفاع از خر کرد
*
در مجلس اسلام ، الاغی مغرور
ناگه لگدی پراند ، پیش از دستور
از ترس لگد جناب رفسنجانی
از خط امام تاحدودی شد دور
*
در مجلس اسلام ، الاغی زد دوش
ناگه لگدی به سینهء مهدی موش
در دل به خدای خود همی گفت خموش:
این جمع ِ وحوش غرق کن ، ما هم روش
*
در مجلس اسلام خری از خلخال
رم کرد و سگی ز مشهدش در دنبال
سگ پاچهء خر گرفت و خر ، گوش ِ شغال
زین جنگ و جدل ، امام کرد استقبال
*
در مجلس اسلام یکی استر بود
کز جملهء استران ِ عالم سر بود
مشتاق ِ صدای عوعو و عرعر بود
خود لیک نمی شنید ، گوشش کر بود
*
در مجلس ِ اسلام ، خری رهبر شد
از بهر ادای خُطبه بر منبر شد
با منطق مستدلّ ایشان گاوی
درخط ِ امام ِ چارپایان ، خر شد
*
در مجلس ِ اسلام شُتر پشگل کرد
این بی ادبی ، امور را مشگل کرد
خر رفت که آگاه کند رهبر را
دربیت امام ، سالها منزل کرد
*
در مجلس ِ اسلام شتر دوشیدند
از شیر ِ شتر ، شغال و سگ نوشیدند
چون گاو خر از شیر نبردند نصیب
ناچار ز پشم ِ او عبا پوشیدند
*
در مجلس اسلام خری رفت از هوش
افتاد خروش و ناله در جمع وحوش
بی وقفه همی رسید این نعره به گوش
برخیز و پِهِن بیار ای مهدی موش
*
در مجلس اسلام که پرغوغا بود
سگ صدرنشین و موندِ خر بالا بود
در بین شغال و شیخ اگر دعوا بود
دعوا سرِ سهم ِ سینی ی حلوا بود
*
در مجلس اسلام، الاغی گیلک
زد بر شتری ز شهر نائین جفتک
گفتند : چرا لگد زدی بر اُشتُر
فرمود : چرا به ماچه خر زد چشمک؟
*
در مجلس ِ اسلام زقم گوریلی
بر چهرهء خوک ِ اصفهان زد سیلی
در جبههء حجتیه بود این دعوا
در خط امام رنگ خر شد نیلی
*
در مجلس اسلام ، شتر با بارش
وارد شد و سگ پرید بر افسارش
گفتند به سگ : چرا پریدی به شتر
سگ گفت : خوشم نیامد از اطوارش
*
در مجلس ی اسلام ، شتر قاری شد
از چشم ِ وحوش ، اشک ها جاری شد
زینروی شتر به امر ِ مکتوب ِ امام
مسئول ِ امور ِ گریه و زاری شد
*
در مجلس اسلام ، خروسی ناگاه
برجَست ز خرقهء خری عالیجاه
روباه قم و شغال قزوین گفتند :
لاحول ولا قوة الاّ بالله
*
درمجلس اسلام خری عاشق شد
خارج ز اصول و فارغ از منطق شد
در خط امام ، مادیان «عذرا» بود
در جبههء حجتیه ، خر «وامق» شد
*
درمجلس اسلام، چغندر خوردند
مازادی اگر بود به آغُل بردند
آنقدر جویدند که شب در آغُل
برخی ترکیدند و گروهی مُردند

در مجلس ِ اسلام ، شغالی قِی کرد
سگ طعنه زد و عتاب ها با وی کرد
خر خواست که خطبه ای بخواند ، اما
تا منبر خود زبیم ِ قی ، لِی لِی کرد
*
در مجلس اسلام ، بُزی صاحب ریش
یک روزبیان ِ عشق فرمود به میش
این قصه شنید میش و دور از تشویش
میعاد وصال بست در آغُُل ِ خویش
*
درمجلس اسلام ، شپش بود ، شپش
بیرون ز شمار بود و دور از سنجش
بر خرقهء هر خر و بر عمامهء خوک
با واحد ِ صد هزار ، افزون از شش
*
در مجلس اسلام ، شبی آمد فیل
با لالهء گوش ِ پهن و خرطوم ِ طویل
از وحشت ِ فیل ، جمله از صدر به ذیل
خواندند وحوش ، آیهء مِن سِجّیل
*
درمجلس ِ اسلام خروسی زد پر
ناگه ز پس ِ عبای خر بر منبر
خر روی به جمع و دیگران روی به خر
بیچاره نیافت چاره ای جز عرعر
*
در مجلس ی اسلام ، سگی شد معزول
خر گفت که عزل او بوَد نامعقول
از خط امام ، معترض شد گاوی
کای خر نشنیده ای «کعصف ٍ مأکول»؟
*
درمجلس اسلام ، الاغی ناگاه
از کرسی خود زد لگدی بر روباه
روباه دوان دوان زمجلس دررفت
تا شکوه بَرَد به حضرت ِ روح الله
*
درمجلسِ اسلام ، سد احمد درزد
چون کس نگشود در ، صدا بر خر زد
سگ گفت به خر که : نامه داری ز امام
خر جَست ز شوق و جُفت بر منبر زد
*
در مجلس ِ اسلام ، شپش ظاهر شد
انواع ِ شپش به غرب هم صادر شد
زین صنعت و صادرات ، در دفع شپش
تکنیک ِ جهان ِ صنعتی قاصر شد
*
در مجلس ِ اسلام ، شپش شد پروار
بر ریش ِ بز آرمید و در گوش ِ حمار
لاغر شپشان علیه این «استضعاف»
دادند شعار : «مرگ بر استکبار!»

دیماه 1362

یادداشت:

این دوبیتی های که به زبان هزل و مطایبه ، مجلس نظام اسلامی را در ایران سالهای 60 تصویر کرده است برای نخستین بار در زمستان 62 در نشریه آهنگر ـ که به کوشش طنز نویس خوش ذوق مبارز و فقید منوچهر محجوبی در لندن انتشار می یافت ـ چاپ شده اند و سپس در کتابی به نام «شب نامه ها» از سوی انتشارات شما در لندن (به کوشش محجوبی ) در سال 1367 منتشر شده اند.
در حاشیه این ابیات ، در کتاب «شب نامه ها» آمده است :
«این رباعبات به تأثیر از مجادلات رایج در مجلس شورای اسلامی صدور یافته اند. هرچند کار شعر و به ویژه رباعی توصیف ِ جایگاه وحوش و اسطبل ِ بهائم نیست ، با اینهمه چه می توان کرد؟ مگر نه این است که در این سالهای سیاه ، سرنوشت مردم و میهن ما و امروز و آیندهء نسلها زن و مرد ایرانی در همین «مجلس» رقم خورده است؟ یقین دارم که خوانندگان ، عذر گویندهء ناگزیر را خواهند پذیرفت.(م.س)»
http://msahar.blogspot.com/

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.