۱۳۹۰ شهریور ۷, دوشنبه

این هم یکی دیگه از بدبختیهای انسانهای جاهل در عصر شکافتن هسته ی اتم

به قول شازده كوچولو چه راحت آدم بزرگا براي سرنوشت ديگران تصميم مي گيرند.

این مطلب امروز بدستم رسید ،اینم از مسلمان بودن .بی‌چاره اون یارو...
از اولين سفري كه در سن 14 سالگي به همراه پدر و مادرم به عمره رفته بودم، منظره ي تلخي در ذهنم باقي مانده بود. در مدينه در مسجد پيامبر، عده ي زيادي بودند كه اين ها شكل هاي ويژه اي داشتند. به آنها خنثي مي گفتند. قيافه ي بي ريش مردانه! آن ها براي اين بودند كه بي محابا دست به زنان مي زدند و آنها را از منطقه ي مردان بيرون مي انداختند. چندي پيش كه دوباره به مدينه رفته بودم، در كنار مجموعه ي باقي مانده ي آنها نشسته بودم، با كلي ترس كه داخل مسجدالنبي عكس گرفتن ممنوع است، از آنان عكس گرفتم.

از چندين سال پيش اين كار ممنوع شده است و لذا تعداد آنان اندك شده است، و تقريباُ همه ي آنها پيرمرد هستند. در مدينه فقط 7 نفر از آنان زنده مانده اند و خدماتي به آنها داده مي شود.

   وقتی درمورد اين ها تحقيق كردم، فهميدم كه پدران اين ها نذر مي كنند كه يكي از فرزندان خود را وقف حرم كنند!!!! و طفلك فرزند پسري كه به دنيا مي آيد ، در سن 6 تا 7 سالگي او را از مردانگي ساقط و براي خدمت در حرم آنهم با اين هدف كه : دست نامحرم به زني نخورد و بتواند زنان را از مردان جدا نمايد، وقف حرم مي كردند. واقعا جنايت كارانه است! اينها كه زنده مانده اند اهل اتيوپي  و جيبوتي هستند. اين ها هنوز هم در كنار درب ورودي جبرئيل مدينه (باب جبرئيل) مكان مخصوصي دارندو وسايل خود را در آنجا نگهداري مي كنند. 


پير شده اند و روزها، فقط به قرائت قرآن و نماز مشغولند و به وظيفه ي اصلي خود كمتر عمل مي كنند!
شايد كسي تا به حال از اين مجموعه نتوانسته گزارشي بنويسد و عكسي بگيرد... ولي ريشه يابي آن خيلي و حشتناك است. خيلي از اين ها هم آنطور كه من شنيده ام، خانواده هاشان همواره اين افتخار را داشته اند كه يكي از بستگان آنها در حرم بايد به همين شكل اقامت گزينند.  





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.