تعریف ارگاسم سیاسی: لحظهای که یک مدیر دولتی تقصیر را از گردن خود
باز کرده و به گردن شخص یا سازمانی دیگر میاندازد و رسانهها
آن را منعکس میکنند و افکار عمومی هم میپذیرد.
تعریف ارگاسم اجتماعی: لحظهای که یک موتورسوار هنگام تردد در خط
ویژه اتوبوس توسط پلیس متوقف میشود، اما کارت شناسایی نشان میدهد
و مشکل حل میشود و به راهش ادامه میدهد و میرود.
تعریف ارگاسم اقتصادی: لحظهای که کسی در فرحزاد روی تخت نشسته و قلیان
میکشد و با یک اساماس دلالی یک معامله را میکند و دو ساعت
بعد چند میلیون تومان حق کمیسیون به حسابش واریز میشود.
تعریف ارگاسم فرهنگی: لحظهای که سناریوی ضعیف و سرقتی و بیارزش
خود را با سفارش یک مقام یا چهره سیاسی یه تصویب میرسانند
و برای ساخت فیلم بودجه میلیاردی میگیرند.
تعریف ارگاسم علمی: زمانی که یک دانشجو دوستانش را به حراست
و مدیر گروه میفروشد تا بتواند سه واحد بیشتر بردارد.
تعریف ارگاسم هنری: لحظهای که یک هنرمند از شلوار مسؤولان وزارت ارشاد
بالا میرود و میگوید: «شما هر کاری بخواهید میکنم، هر تغییری لازم باشد
انجام میدهم، فقط به من مجوز بدهید.» و سپس کارش با یک امضا راه میافتد.
تعریف ارگاسم شهروندی: لحظهای که یک راننده با سرعت از چراغ قرمز
تقاطع عبور میکند و میخواهد بخشی از عقبماندگیهای زندگی
خود را جبران کند.
تعریف ارگاسم ذهنی: لحظهای که یک ایرانی با خود فکر میکند که از برترین
نژاد است و کشورش برترین تاریخ فرهنگ و تمدن جهان را دارد و
بقیه ملل به اندازه هسته یک حبه انگور تاکستانهای شیراز هم ارزشی ندارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.