۱۳۹۱ آبان ۲۰, شنبه

مهم این است که ما پای میز مذاکره نمینشینیم آن هم با اقتدار تمام !!!

 
 
 
حتی سرویس شدن دهان مردم هم کسی را پای میز مذاکره نمی نشاند ؟؟
من از اقتصاد جز پاس کردن ۲ واحد اقتصاد مهندسی چیزی نمیدانم؛
 اما این را میدانم که
برای خوردن یک نیمرو ۸۰۰ تومان پول میدهم،
روزی یک شیرکاکائوی ۷۰۰ تومانی میخرم،
یک کیک ۷۰۰ی میخورم، آدامس هزار و پانصدی ام هر چهار روز تمام میشود،
اگر حواسم پرت شود و غذای ۷۵۰ی سلف را رزرو نکنم
باید برای نهار هر روز دو هزار و صد تومان ساندویچ بخورم.
قیمت جزوات ِآزمایشگاه ها که از دانشکده میخریم پنج هزار و پانصد شده.
قیمت مجموعه کتابهایی که این ترم برای "هر" درسم باید بخرم
متوسط ۳۰ هزار تومان است.
کتابها هم تخصصی هستند همه را باید خرید و از کسی نمیشود گرفت.
هفته ای یکبار کارت مترو ام را پنج تومان شارژ میکنم.
هفته ای دوبار برای تلفنم شارژ پنج تومانی میخرم...
دانشجوی روزانه هستم و شکر خدا!! پول تحصیل نمیدهم.
قیمتهای گفته شده هم دانشجویی بودند !
اینها پولهایی ست که هر صبح تا عصر که در دانشگاه میپلکم
از کیف پولم خارج میشود..
از عصر تا شب هم خرجهایی هست که از کیف پول خودم نیست
و نمیدانم که چقدرست...
دیگر خودتان حساب کنید ! خرج ِ خورد و خوراک و رفت و آمد
یک خانواده که کوچکترین عضوش من باشم، بیشتر از دخلش نیست ؟؟
 از پوشاک و مسکن و نیازهای اولیۀ دیگر ،
بگذریم.............................
مهم این است که ما پای میز مذاکره نمینشینیم آن هم با اقتدار تمام

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.