خنده داره که به پنداریم پارسای دانا یک مسلمان بوده, چراکه برای بازگرداندن فرهنگ پیش از اسلام همه زندگیشو گذاشت . فردوسی یک مزدیَسنا(پرستنده اورمزد) بود. او هرگز در سروده های راستین خود از اسلام سخنی به میان نیاورده است. او همواره در شاهنامه و سروده های راستینش زرتشت را پیامبر خود میداند و از ایین <مهری> که پیش از زرتشت پاکدل, در ایران روا بوده به نیکی یاد میکند.
نامها و واژه های زیر همگی ساختگیست و هیچ پیوندی با او ندارد:
ابوالقاسم - منصور - حسن پور علی - فخرالدین
اگر از مورخان واقعی بپرسید بشما میگویند نام او <پارسا> بوده است.
بخشهای زیر به او بسته شده و سروده ی او نیست:
گفتار اندر ستایش پیغمبر(محمد):
http://shahnameh.recent.ir/default.aspx?item=8
ستایش سلطان محمود:
http://shahnameh.recent.ir/default.aspx?item=13
پادشاهی اسکندر:
http://shahnameh.recent.ir/default.aspx?item=350
http://shahnameh.recent.ir/default.a...em=350&page=46
http://shahnameh.recent.ir/default.a...em=350&page=48
http://shahnameh.recent.ir/default.a...em=350&page=65
از انجایی که این بیخردها و نادانها در رزمسرایی و سرایندگی همتا و همتوان دانای ما نبودند به اسونی هر کسی میتونه به ساختگی بودن این سروده ها پی ببرد.
(فردوسی نه انکس که دشمن پروری کند)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.