شادمانه: نگاهي كوتاه به مهرگان، يكي از جشنهاي شاديآفرين و 21 گانه ايران باستان!
داريوش كبير در گنجنامه:
خدایِ بزرگ است اهورامزدا، که این سرزمین را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید.مقدمه:
گذران زندگي را ميتوان به هر چهري سپري كرد. يكي، پيوسته از دشواريهاي روزگار در رنج است و همسازي با آن را بر خود كوهي مينمايد. ديگري، در برابر همه سختيها پايداري نشان ميدهد و همواره كوشش ميكند سازگاري با پيرامون را پيشه سازد. شايد تا كنون نيانديشيده باشيم كه شادي تنها وسيله مبارزه با اين ناسازگاريها است و افسردي موجب سرخوردگي و شكست خواهد بود. برآيند ذهن شاد هميشه بالندگي و نتيجه اندوه چيزي جز عقبافتادگي از زندگي نخواهد بود. ايرانيان باستان در اين گستره با درك پيچيدگيهاي زندگي، روزهاي بسياري از سال را شادمانه جشن ميگرفتند و با برپايي مراسمي دلانگيز و شاديآفرين فرشتگان نيكي را تقديس و اهورامزا را ستايش ميكردند. بنابراين، جهت آشنايي بيشتر دوستان و هم ميهنان گرانسنگ با باورهاي نياكان، يكي از اين جشنها كه در آستانه سالگشت آن هستيم مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد. براي مطالعه بشتر ميتوانيد به منابع داده شده در پايان مقاله مراجعه فرماييد.
... میستاییم مهر ِدارنده دشتهای پهناور را، او که به همه سرزمینهای ایرانی، خانمانی پُر از آشتی، پُر از آرامی و پُر از شادی میبخشد... (اوستا- مهر يشت، كرده دوم، بند 4)
قطران تبریزی:
آدینه و مهرگان و ماه نـــــــو
بودند خجسته هر سه بر خسرو
پیدایش مهرگان
واژه مهر، "پیمان" و "دوستی" معنی میدهد. در ایران باستان، به دلیل این كه جشن مهرگان و نوروز آغاز فصلهای سال را نوید میدادند، دارای اهمیت ویژهای بود.
نوروز آغاز تابستان و مهرگان آغاز زمستان را به همراه میآوردند؛ زیرا در آن زمان سال به دو فصل تقسیم شده بود. فصل اول، تابستان بود كه از جشن نوروز شروع میشد و هفت ماه ادامه داشت. جشن مهرگان از روز مهر شروع میشد تا شش روز پس از آن ادامه مییافت و جشن شادی بر پا میشد. انگیزه پیدایش جشن مهرگان در تاریخ ایران روز پيروزي نیروی داد و راستی به سركردگی كاوه آهنگر بر ارتش دروغ و ستمگری آژی دهاك (ضحاك) و رسيدن آفریدون بر تخت پادشاهی است.
این جشن در روز 10 مهر، روزی كه نام روز و ماه یكی بود جشن گرفته میشد و مانند نوروز سه جنبه نجومی (طبیعی)، تاریخی و دینی داشت.
در روز شمار کهن ايران، هر يک از سي روز ماه را نامي است که نام دوازده ماه سال نيز در ميان آنهاست. پيشينيان در هر ماه که نام روز و نام ماه يکي بود، آن را جشن ميگرفتند.
از نظر دینی، در فرهنگ ایرانی مهر یا میترا به معنای فروغ خورشید و مهر و دوستی است. همچنین مهر نگهبان پیمان و هشدار دهنده به پیمان شكنان است.
پیشینه جشن مهرگان به اندازه قدمت ايزدش، میترا است و تا آن جا که بننوشتهای موجود نشان میدهند، دست کم از دوران فريدون پیشدادی آغاز شده است. شاهنامه فردوسی به روشنی به پیدایش اين جشن اشاره کرده است:
فـــریدون چو شد بر جهان کامکار نــدانست جز خـــویشتن شـــهریار
به رســـــم کیان، تاج و تخت مَهی بیــــاراست با کــاخ شـــاهنشـهی
به روز خجســـــته ســر مــهر ماه بـه سـر بـر نـهاد آن کـــیانی کــلاه
زمـــــانه بـی انـدوه گشـت از بدی گـرفـتنــد هـر کــس ره بِــــخردی
دل از داوریهـــــا بپرداخــتنـــد بـه آیـین، یـکی، جـشن نو سـاختند
نــشــستنـــد فـرزانگان، شـادکام گـــرفتند هـر یـک ز يــاقوت، جام
مِـــی روشـــن و چــهره شــاه نـَو جــهان نو ز داد از سـر ِمــاه نــــَو
بـفـرمـود تـا آتــش افـروخـتـنـد هـــمه عـنبر و زعـــفران سوختند
پـــرستیدن مهــرگان دیـن اوسـت تـَـن آسـانی و خوردن، آیین اوست
کـــنون یادگارست ازو مـاه مـــهر به کــوش و به رنج ایـچ منمای چهر
خلف تبریزی درباره پیدایش مهرگان چنین ميگويد:
«... و در این روز ملایکه یاری و ممدکاری کاوه آهنگر کردند و فریدون در این روز بر تخت شاهی نشست و در این روز ضحاک را گرفته به کوه دماوند فرستاد که در بند کنند و مردمان به سبب این مقدمه جشنی عظیم کردند و عید نمودند و بعد از آن حکام را مهر و محبت به رعایا به هم رسید و چون مهرگان به معنی محبت پیوستن است بنابراین بدین نام موسوم گشت...»
چگونگی برپایی جشن مهرگان در گذشته
با نگاهی با آثار بجا مانده از بزرگان و دانشمندان و مورخانی چون فردوسی، بیرونی، اسدی توسی، کتزیاس، دوریس، استرابون، و همچنین آثار شاعرانی چون رودکی، فرخی، منوچهری دامغانی، ناصرخسرو، سعد سلمان و... میتوان به راحتی شیوه برگزاری جشن مهرگان در دوران پیشین را دریافت.
«کتزیاس»(Katesias) یونانی، پزشک ویژه اردشیر دوم هخامنشی مینویسد:
«... پادشاهان هخامنشی به هیچ گونه نباید مست شوند، مگر در روز جشن مهرگان که لباسهای ارغوانی گرانبهایی میپوشند و همراه با مردم و دستههای نوازندگان و خنیاگران در باده پیمایی همگانی شرکت میجویند...» این تنها روز در ایران هخامنشی بوده که مردم میتوانستند در حضور پادشاهان به صورت همگانی باده گساری کنند.
تاریخ نگار دیگری به نام «دوریس»(Duris) مینویسد:
«... پادشاهان در این جشن پایکوبی و دست افشانی میکردند...»
بنا به گفته «استرابون»(Strabon) خشتره پاون (ساتراپ) ارمنستان، در جشن مهرگان بیست هزار کره اسب به رسم پیشکشی به دربار شاهنشاه هخامنشی گسیل میداشت. اردشیر پاپکان (بابکان) و خسرو انوشیروان در این روز تن پوش نو به مردم میبخشیدند. در این روز موبد موبدان خوانچهای که در آن لیمو، شکر، نیلوفر، سیب، به، انار، و یک خوشه انگور سفید و هفت دانه مورد گذاشته بود، واج گویان (زمزمه کنان) نزد شاه میآورد. هفت مورد و هفت چیز دیگر که در خوانچه میگذاشتند، همان هفت چین بود که جز تشریفات جشن نوروز و مهرگان به حساب میآید.
به توصیف خلف تبریزی:
«... و گویند که اردشیر بابکان تاجی که بر آن صورت آفتاب نقش کرده بودند در این روز بر سر نهاد و بعد از او پادشاهان عجم نیز در این روز همچنان تاجی بر سر اولاد خود نهادندی و روغن «بان» که آن درختی است و میوه آن را «حسب البان» گویند به جهت یُمن و تبرک بر بدن مالیدندی و اول کسی که در این روز نزدیک پادشاهان عجم آمدی موبد موبدان و دانشمندان بودی و هفت خوان از میوه همچو ترنج و سیب و بی و انار و عناب و انگور سفید و کُنار با خود آوردندی، چه عقیده نياكان ما آن بود که در این روز از هر هفت میوه مذکور بخورند و روغن بان بر بدن بمالند و گلاب بیاشامند و بر خود و دوستان خود بپاشند...»
«کومون»(Cumont) خاورشناس و دانشمند بلژیکی در کتاب گرانبهای خود به نام «آیین میترا» چنین میگوید:
«.. بدون تردید، جشن مهرگان که در کشورهای روم باستان، روز پیدایش خورشید نامیده میشد و آن را «سل ناتالیس این وکتی» (Sol Natalis Invecti) یعنی «روز زایش خورشید شکست ناپذیر» میگفتند که به بیست و پنجم ماه دسامبر کشیده شد و شماری زیاد از عیسویان پیش از عیسی مسیح به آیین مهرپرستی گرویدند و پس از گسترش دین مسیح در اروپا، روز زایش مسیح قرار داده شد. چون عیسویان نمی خواستند این روز را جشن بگیرند به نام زاده شدن عیسی جشن گرفتند.» در واقع باید گفت که کریسمس عیسویان بر پایه مهر روز ایرانیان باستان است.
سٌفره مهرگان
خوان یا سفره مهرگانی نیز همچون سفره هفت سین نوروز و دیگر سفرههای جشنهای ایرانی، هفت چینی از میوهها و خوراکیهاست همراه با شاخههایی از درختان «سرو»، «مورد» و «گز» و شربتی از عصاره «هوم»(هَئومَه) که با شیر رقیق شده و نان مخصوص «لورگ» که روی پارچهای ارغوانی گرد ِیک آتش دان چیده میشوند.
هفت میوه همچون سیب، انار، ترنج، سنجد، بی (به)، انگور سفید، انجیر، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرمالو و...
آجیل ویژهای از هفت خشکبار از جمله مغز گردو، پسته، مغز فندق، بادام، تخمه، توت خشک، انجیر خشک، نخودچی و...
آش هفت غله از گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن.
کاسهای پر از آب و گلاب و سکه و برگ آویشن همراه با گلهای بنفشه و نازبو (ریحان)، آیینه، سرمهدان، شیرینی و بویهای خوش همچون اسفند و عود و کُندر.
با تشکر از سرکار خانم سارا فرزاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.